این نویسنده کتابهای بسیار زیادی را به رشته تحریر در آورده که می توان از زیر به آنها اشاره کرد : 

نتیجه تصویری برای جنایت و مکافات

1-جرم و مجازات  > نوشته شده در تاریخ : 66

نتیجه تصویری برای شیاطین داستایفسکی

2-شیاطین  > نوشته شده در تاریخ :72

نتیجه تصویری برای خاطرات خانه ای اموات

3-خاطرات خانه ای اموات  > نوشته شده در تاریخ : 62

نتیجه تصویری برای اَبله داستایوفسکی

4-اَبله  > نوشته شده در تاریخ : 69

نتیجه تصویری برای رویای عمو داستایوسکی

5-رویای عمو  > نوشته شده در تاریخ : 59

نتیجه تصویری برای ‪Stepanchiko Village‬‏

6-روستای استپانچیکو  > نوشته شده در تاریخ : 59

نتیجه تصویری برای قمار باز داستایوسکی

7-قمار باز  > نوشته شده در تاریخ : 67 > رمانی که تنها در 26 روز توسط داستایوسکی نوشت شد .

نتیجه تصویری برای همزاد داستایوسکی

8-همزاد  > نوشته شده در تاریخ : 46

نتیجه تصویری برای کروکودیل داستایوسکی

9-کروکودیل  > نوشته شده در تاریخ : 65

تصویر مرتبط

10-بیچارگان  > نوشته شده در تاریخ : 46

نتیجه تصویری برای خانم صاحب خانه  داستایوسکی

11-خانم صاحب خانه  > نوشته شده در تاریخ : 47

نتیجه تصویری برای نیه توچکا  داستایوسکی

12-نیه توچکا  > نوشته شده در تاریخ : 49

نتیجه تصویری برای آزردگان داستایوسکی

13-آزردگان  > نوشته شده در تاریخ : 61

تصویر مرتبط

14-یادداشت های زیرزمینی  > نوشته شده در تاریخ : 64

نتیجه تصویری برای همیشه شوهر داستایوسکی

15-همیشه شوهر  > نوشته شده در تاریخ : 70

تصویر مرتبط

16-جوان خام   > نوشته شده در تاریخ : 75

نتیجه تصویری برای برادران کارامازوف

17-برادران کارامازوف  > نوشته شده در تاریخ : 80

نتیجه تصویری برای در پانسیون اعیان  داستایوسکی

-در پانسیون اعیان  > نوشته شده در تاریخ :  -

نتیجه تصویری برای ‪The novel in nine letters by Dostoevsky‬‏

19-رمان در نه نامه  > نوشته شده در تاریخ : 47

تصویر مرتبط

20-شوهر حسود  > نوشته شده در تاریخ : 48

نتیجه تصویری برای ‪The novel by jealous husband of Dostoevsky‬‏

21-همسر مردی دیگر  > نوشته شده در تاریخ :-

نتیجه تصویری برای ‪
The novel by jealous husband of Dostoevsky‬‏

22-همسر مردی دیگر و شوهر زیر تخت (تلفیقی از دو داستان دیگر)  > نوشته شده در تاریخ : 48

تصویر مرتبط

23-نازک دل  > نوشته شده در تاریخ : 48

نتیجه تصویری برای رمان درخت کریسمس و ازدواج داستایوسکی

24-پوونکوف  > نوشته شده در تاریخ : 48

نتیجه تصویری برای ‪The novel by the honorable thief Fyodor Dostoevsky‬‏

25- شرافتمند  > نوشته شده در تاریخ : 48

تصویر مرتبط

26-درخت کریسمس و ازدواج   > نوشته شده در تاریخ : 48

نتیجه تصویری برای ‫درخت کریسمس و ازدواج Fyodor Dostoevsky‬‎

27-شب های روشن  > نوشته شده در تاریخ : 48

نتیجه تصویری برای ‪The novel of the little hero Fyodor Dostoevsky‬‏

28-قهرمان کوچولو  > نوشته شده در تاریخ : 49

نتیجه تصویری برای رمان یک اتفاق مسخره داستایوسکی

29- یک حقیقت مسخره  > نوشته شده در تاریخ : 62

نتیجه تصویری برای رمان بوبوک  داستایوسکی

30-بوبوک  > نوشته شده در تاریخ : 65

نتیجه تصویری برای ‪Poor Christmas Kids Novel Fyodor Dostoevsky‬‏

31-درخت کریسمس بچه های فقیر   > نوشته شده در تاریخ : 76

نتیجه تصویری برای رمان بوبوک  داستایوسکی

32-نازنین نوشته شده در تاریخ : 76

نتیجه تصویری برای ‪The novel by Mary the peasant Fyodor Dostoevsky‬‏

33-ماریِ دهقان نوشته شده در تاریخ : 76

نتیجه تصویری برای رمان رویایی آدم مضحک داستایوسکی

34-رویایی آدم مضحک > نوشته شده در تاریخ : 77

نتیجه تصویری برای رمان بانوی میزبان داستایوسکی

35-بانوی میزبان 

تصویر مرتبط

36-دلاور خردسال 

نتیجه تصویری برای ‪The novel by Mr. Prokarchin  Fyodor Dostoevsky‬‏

37-آقای پروخارچین  > نوشته شده در تاریخ : 46

مقاله : 

تصویر مرتبط

39-یادداشت های روزانه یک نویسنده  > نوشته شده در تاریخ : 73 - 81

نتیجه تصویری برای ‪مقاله Winter Notes on Summer Impressions  داستایوسکی‬‏

40-مقاله Winter Notes on Summer Impressions > نوشته شده در تاریخ : 63

-نخستین اقدام :

باید کاغذ و قلمتان را بردارید و بنویسید تا آن زمان که دیگر افکارتان خالی شد .

شروع به خواندن کتاب بکنید . کتابهای که  جزوه شاهکار های دنیا حساب می شوند .

نتیجه تصویری برای ‪Writing dostoyevsky‬‏

1-جنایت و مکافات 

درباره ی دانشجوی به نام راسکولنیکف است که به دلیل شرایط بد زندگی و پول پیرزنی را به قتل می رساند .

از همین جهت داستایوسکی با زیبایی هر چه تمام  افکار و رفتارهای راسکولنیک را به صورت روانشناسی و فلسفی به رشته تحریر در می آورد .

و می توان این گونه برداشت کرد که داستایوسکی در نوشتن موضاعات مختلف استعداد بلقوه ای دارد ، مضامینی که داستایوسکی در جنایت و مکافات آورده شامل :

تمسخرآمیز بودن ، کم بود های اجتماعی ، مشکلات روحی و روانی ، ت ، اجتماع ، نوع فرهنگ ، فقر ، روسپی گری ، درون گرایی ، رادیکالیسم گرایی ، واقع گرایی و

نام برد . 

پس چطور می شود این هم مطلب را در 700 یا 800 صفحه به صورت خیلی فشرده بیان کرد ؟

داستایوسکی جز اینکه یک نویسنده ماهر و پیچیده و سخت کوش بود ، فیلسوفی توانمند هم بود که از اطلاعت وسیع ذهنی برخوردار بود ، داستایوسکی یک روانشناس ، ساختارشناس ، یک ادیب به تمام معنا بود ، می توان در آثار او به پرداختنش به زیرشاخه های حقوق و قاضی گری را مشاهده کرد ، چون داستایوسکی عملا خود را در درون شخصیت هایش قرار می دهد ذهن خود را بیشتر از قبل  بشناسد و فراسوی تنگ و پر پیچ و خم افکار بشر را نشان بدهد ، داستایوسکی خیلی غیرقایل پیش بینی می نوشته است ، دلیلش هم کاملا برای افراد عادی مشخص نیست ، ولی همین نوع نوشتن او را بسیار ممتاز کرده ، که او چطور در یک داستان جنایی ، موضاعات خنده آور و مضحک را جای می دهد و حتی جوری بیانشان نمی کند که واقعا آن گفتگوهای شخصیت های داستانش خنده دار هستند ولی او می نویسد و رمز یک نویسنده خوب نوشتن است و تفکر کردن ، نوشتن نوشتن و تفکر کردن .

نوشتن سخت نیست ، نوشتن یک چیز مناسب سخت است ، و سخت تر از آن ادامه دادن آن و پیچ و تاب دادنش برای مخاطب است .شما باید با به وجود آوردن یه که نوشته ساده مخاطب را به سمت حرفاهایتان بکشانید و با جذاب کردن و قرار دادن مخاطب در شخصیت های داستان به او کمک کنید تا از این مسیر ها سربلند بیرون بیاید یا بتواند با ذهن خودش به دنبال حل مسائل بگردد . داستان ها در خودشان ریاضی ها و مسائلی حل نشده دارند .

نتیجه تصویری برای ‪novel written‬‏

یک داستان کوتاه :

در خلوت کردنش با بقیه بسیار فرق دارد ، نمیخواهد که همه کلاسی هایش را ببیند ، فقط دوست دارد تنها بماند ، جک یک پسر تنها با این که در مدرسه دیوید را دوست خود می داند باز هم 

نمی تواند حضور کسی را بپذیرد و باز احساس تنهایی بیشتری می کند تنها تر از همیشه ، این بار که یکی از بچه های مدرسه به سراغش می آید تا برایش شاخ و شان بکشد ، و او هم که نمی تواند از زیر بار این مسئله شانه خالی کند . پس به خودش قول میدهد حسابی از خدمت این پسر پرو در بیاید ، ناظم مدرسه دستش را قبل از پرت کردن مشتش می گیرد و او را کشان کشان می کشد ، بچه های که در آن سو هستند زیر خنده می زنند و بیشتر از همیشه جک در خودش احساس درد می کند ، ناظم با لجاجت می گوید:دیگر به جایی رسیدی که مدرسه را بهم می ریزی میدانم چه بلایی به سرت بیاورم ، تو باید اخراج بشی ، به پدرت هم زنگ میزنم تا بیاید و برای این تفاله راه حلی پیدا کند که چطور میخواهد برای خودش در این دنیا زندگی دایر کند

این نمونه داستانی هست که از پیش ساختگی داره ، یعنی شخصیت رو توی داستان میزاره بدون گفتن پیشینه فرد و این که فرد قبلا کی بوده و یا چیزی های از این قبیل .

شما هم بسته به سلیقه خود راهی برای بیان داستان از ذهن و زبانتان پیدا کنید . این راه ساد صورت می گیرد در صورت انجام این موارد :

تصویر مرتبط

1-شخصیت و روحیات آن 

باید بتوانید از شخصیت خود روحیه ی بسازید که بتواند آن را برای خودش و داستانی که قرار است به آن پا بگذارد آماده کنید ، شخصیت داستانتان آدم شجاعی است که میخواهد یک گاو بزرگ را با یک پارچه سرخ رنگ از پا در بیاورد ؟ این شخصیت باید شخص صبوری باشد ؟ یا شخصی که هیجانی عمل می کند ؟

بهتر است قبل از داستان سازی و اینکه چطور شخصیت داستان قرار است گاو را از پا در بیاورد به این نکات توجه کنیم . 

 

* فکر کردن بسیار و تحلیل شخصیت داستان و آن گاو 

آن شخصیت قبلا از گاو ها می ترسیده ؟

یا این شخصیت قبلا در مسابقات گاو بازی شرکت کرده است ؟

این ها را در ذهنتان مدام بپرورانید . منظورم سوال کردن از خودتان و اینکه روش بیان من باید چطور باشد ؟ 

و

نتیجه تصویری برای شخصیت

2-کنش ها و واکنش های شخصیت ها 

شخصیت داستان باید چه واکنشی در زمان ترس از خود بروز بدهد ؟

شخصیت داستان پر حرف است یا کم حرف؟ 

کنش و واکنش در سینمایی هالیوود بسیار مورد بحث و تفکر کارگردانان و بازیگران است چرا ؟

چون مهم ترین عوامل فیلم های موفق همین نکته ها هستن . 

شخصیتی که در حال ضرب و شتم افراد جنایتکار است باید چطور رفتار کنند ؟ باید قانون ستیز باشد ؟ یا حامی قانون ؟ 

اگر قانون ستیز باشد چه ؟ خب می توان از آن به عنوان یک قهرمان نام برد ولی پیامد هایش را هم باید توضیح داد 

جوکر در فیلم شوالیه تاریکی که از روی کمیک های قدیمی آن به تصویر درآمد به یک قهرمان تبدیل شد . ولی با چهره ونشان یک جنایتکار .

در صورتی که بتمن هم یک قهرمان بود ولی به عنوان یک تبهکار و مداخله گر در قوانین هم دیده می شد .

همین پیچش داستان و کنش ها و واکنش ها رو افزایش میده این که معنای سفید ی و سیاهی یا درست از غلط به سختی تشخیص داده می شود .

مثالی دیگر : 

شما از یک نفر میخواهید که سنش را به شما بگویید . او سنش را می گوید 46 سال .

حالا با گفتن این سواله من :

شما حرفش را باور می کنید؟ 

 

شما به شک می افتید .

5 ثانیه فکر کنید و به خودتان جواب بدهید .

1

2

3

4

5

جواب من این است شما دارید به او شک می کنید ؟درست است ؟

من می توانم با ادامه دادنش هی مسئله رو پیچیده تر کنم و شما بیشتر به این پیجش فکر کنید .

3-انسجام ساختار و هماهنگی داستان 

باید شخصیت ها در تعاملشان دارای گام های با ارتفاع نزدیک به هم باشند خیلی در پردازش شخصیت ها نباید زیاد روی کنید که یک شخصیت را در حد خدا برسانید 

و باقی شخصیت ها را موجوداتی ریز و حقیر ، باید بتوانید با تعادل دادن ، شخصیت ها را به برتری برسانید و برای مخاطبتان مقایسه کردن آن ها را به اجرا بگذارید 

شخصت ها باید در گفتگو هایشان هماهنگی داشته باشند . نباید مسئله و حرفاهیشان به صورت غیر منطقی و زود گذر به پایان برسد 

نتیجه تصویری برای ‪Expression‬‏

4-شیوه بیان داستان 

اول شخص . دوم شخص . سوم شخص . شخصیت داستان دارد به تکامل می رسد پس باید شیوه بیان شما هم برای او تغییر کند .

شخصیت داستان نوپا است پس باید بتوانید به آن پر وبال بدهید و با ساختن ماجرایی ،  قدرت او را به مخاطب نشان دهید شاید هم ضعف هایش را توانستید فاش کنید ؟ خودتان در این مورد فکری دارید ؟

 +++++

این متن را بخوانید : 

کفش دوزکها از روی رگبرگ های سبز و درخشان بوته های تمشک بالا می روند ، نور خورشید به ستمشان هجوم می آورد ، آنها سعی بر پرواز دارند که با آمدن ابر به جلوی خورشید انعکاس نور به سوی آنها محو می شود ، و آنها سعی می کنند روی شاخه های بالا نیمه تنه قرار بگیرند و در همان جا کز کنند ، اما با صدای رعد و برق آنها دیگر به فکر بالا رفتن نمی افتند و سعی می کنند سریع پرواز کنند ، قطرات باران مانند گلوله بر روی سرشان شلیک می شوند و آنها بدون چاره ای شاخه را ترک می کنند و به سمت دشت پناه می برند .

شما باید بتوایند این گونه داستانتان را حذاب و گیر کنید . 

در این داستان من زیاد داستان را پر پیمان نگفتم ، یکی از اشتباهاتی که در نوشتن رمان ها به وجود می آید و بر ای همه همین  طور است عدم تمرکز است که هر نویسنده ی رمانی با آن درگیر شده و خواهد شد ، آنها این که داستان به سمت کوتاه شدن می رود و خیلی کل و سرسری نوشته می شود ، برای رفع این مشکل باید زمان زیادی را بگذارید تا بتوانید داستانتان را طولانی کنند چون باید جوری بنویسد که داستان زیاد کش دار نشود و بتوان آن را به صورت طولانی و دنباله دار ادامه داد ، 

حالا این را بخوانید :

کفش دوزک های زیبا آرام و آهسته از روی رگبرگ های سبز و درخشان بوته های تمشک بالا می روند ، این را می شود از  زیر برگ ها هم مشاهده کرد ؛ لرزان لرزان نور سوک خورشید به سمتشان هجوم می آورد و تهدیدشان می کند ، آنها خسته از سفر سعی بر پرواز دارند که با آمدن ابری درشت و سپید رنگ انعکاس نور از روی سر و شانه های آنها محو می شود ، و آنها سعی می کنند هر چه زودتر و با عجله روی شاخه های بالای نیمه تنه قرار بگیرند و همان جا کز کنند ، چون حداق آنجا جای امن تری برای آنها به شما می رود ، اما با صدای رعد و برق آنها دیگر به از فکر بالا رفتن مایوس می شوند و سعی و تلاش می کنند هر چه سریع تر پرواز کنند ، با این حال قطرات باران مانند گلوله های سرد شده بر روی سرشان شلیک می شوند ، و آنها بدون هیچ اندیشه و چاره ای شاخه تمش ک را ترک می کنند و به  سمت و سوی دشت پناه می برند .

 

 

++++++++++++++++++++++++++++++++++++

چقدر زمان نیاز هست که من رمان نویس حرفه ای بشوم در سطح جهانی ؟  

خیلی از نویسنده های جهان عمرشان را روی نوشتن گذاشته اند 

خیلی از آنها با مقداری کمی وقت شاید 1 ماه بهترین رمان ها را نوشته اند 

نتیجه تصویری برای فرانتس کافکا مسخ

شما از انگیز خود خبر دارید ؟

تخیل کنید ، حرف من تخیل کردن است ، همه چیز را امکان پذیر بدانید ، نخواهید که آنها را برای کسی بازگو کنید و او برای شما کف بزند ، 

فرانتس کافکا بس رمان نویس عجیبی است : انسانی را تبدیل به سوسک می کند و در نظرش همه ی این ها تجسم شده بودند که او توانتسته بنویسد .

کافکا خودش هیچ وقت دوست نداشته که کتاب هایش منتشر شود ، و انتشار کتاب هایش هم با دوستش بوده ، 

 

تخیلات هم زمانی برای شما به اام تبدیل خواهد شد . 

شجاع باشید : اگر داستان را نوشته اید که اولش مسخره به نظر می رسید از آن دلگیر نشوید . 

چون بسیاری از داستان ها مشهور جهان وقتی از ابتدا آنها را بخوانی خیلی مسخره و سطحی به نظر می رسند و شاید اصلا بعدی ندارد 

 

+++رمان نویس کسی نیست که داستانی را شروع می کند ، کسی است که آن را خوب پردازش می کند و خوب به پایان می برد +++

معرفی بهترین رمان های جهان : 

تصویر مرتبط

1- رمان بوف کور از صادق هدایت 

2-جنایت و مکافت داستایوسکی 

3-جنگ و صلح لئو تولستوی 

4-مسخ از فرانتس کافکا 

5-عقاید یک دلقک هاینرش بل 

6-اَبله داستایوسکی 

7-آناکارینا لئو تولستوی 

8- 1984 از جرج اورول 

9-در جست و جوی زمان از دست رفته ماریل پروست 

10-کلیدر محمود دولت آبادی 

 

============================================================

خسته نشدن از نوشتن سده های بیهوده را تخریب می کند !

قلم را برداردید و با تمام وجود بنویسد که دیگر انگشتانتان از هم جدا بشوند و حالت فلج شدن به خود بگیرند ، 

مقداری به خود استراحت بدهید ولی باز شروع کنید به نوشتن و داستان های ذهنتان را نظم دهید ، قواعد 

را بسنجید چه طور باید این داستان را جذاب تر کنم می توان نقشه ای را که در سر دارم پیاده سازی کنم 

شخصیت داستان نیاز دارد که شما به او هویتی بدهید و او از آنچه که هست فراتر برود . اما چطور این کار 

امکان پذیر می شود ؟

باید شخصیت را در محیطی قرار دهید که او بتواند خود را بهتر بیابد . باید با آدم های سر و کار داشته باشد که بتواند 

خودش را و نوع گفتگوهایش و عکس العمل هایش را نشان دهد . از چه عقید ه ای پیروی می کند با چه چیزی میانه خوبی ندارد 

می توان این شخصیت را در چه حدی پردازش کرد ، شخصیتی ساده یا پیچیده شخصیتی سرد یا خاموش ، در فکرتان چه می گذرد آن

را به دل کاغذ بتابانید و بنویسد این شخصی که به راحتی هر چه تمام در گوشه ای لم داده می توانست زندگیش را از اینی که هست 

بهتر بسازد اما حالا ببین که چطور خودش را به خواب زده و نمی تواند دوباره به رویاهایش فکر کند و آنها را دوباره بازیابد به نظر می آید او شکست خورده 

است که دیگر نمی خواهد حرفی را که در دلش ماند بزند و خودش را از این همه اندوه و مبالغه نجات دهد . باید دوباره خودش را سرپا کند شروع به گام برداشتن کند سرش را 

بلند کند با لبخند دوباره به آسمان آبی نگاه کند . چون می خواهد دوباره غرورش را نشان دهد و این که چقدر دوست دارد به سرنوشتی که برای همیشه در ذهنش داشته دست پیدا کند 

یعنی این چیز زیادی است . البته که نیست ، او باید مشتش را هر چه محکم تر کند ، باز لبانش را بهم بفشارد ، لجاجت کند و اولین گامش را به سمت هدفش بپیماید 

چرا نباید تسلیم بماند ؟ او راهی را در ذهنش کشف کرده که دارد در دلش نور امید را می تاباند و او نمی تواند از این نور چشم پوشی کند آیا باید خودش را مثل یک ترسو نشان دهد 

و در گوشه ای تاریک در خودش کز کند ؟ نه ابداً ! هرچه زود تر گام دوم را بر می دارد بدون معطلی . این را هرگز در ذهنش بروز نداده که من نمی توانم این مسیر را بروم .

بلکه دارد مدام تکرار می کند من می توانم همه چیز دست یافتنیست من باید به خواسته ی خودم برسم . من نمی توانم خاسته ای خود را کنار بگذارم . گام دوم و گام سوم 

حال دارد راه می افتد تا به تکاپو بیفتد و هیجانش را مضاعف کند و این خودش حاصل یک ایمان است . این تصور ذهن او را زیبا تر از قبل می کند و موفقیتش را بیشتر . باید به خودش بیندیشد تنها

کسی را که دارد و می تواند به او در مهم ترین تصمیم هایش یاری برساند . این طور تا حداکثر فکرش را به کار می بندد و از این ضعف رهایی پیدا می کند ، مگر می شود به صورتی تسلیم وار زندگی را

گذراند و نتوان دل خوشی از آن داشت و یاد و خاطره ها را زنده کرد ، پس باید باز هم قوی بود و قوی ترشد ، آری این انتخاب درست است ، بگو من دست از این اقدام بر نمی دارم و با تمام وجودم

همهی مسیرم را ادامه میدهم تا به مقصدی که در ذهنم نگاشته ام دست پیدا کنم ، این است که من را زنده نگه میدارد ، این است که نور امید را به دلم من می تاباند و با کلی فکر و جسارت و باز

تکاپو را ادامه میدهد ، صدای نفس هایش کامللا مشخص است ، هلک هلک ، همین طور تقلا می کند تا به آن خط میانی برسد و بتواند از روی مانع جلوی رویش پرش کند ، سخت طاقتش تلخ می

شود این چه مصبیتی است بر راهم ، ابروهایش در هم می رود ، و پیشانیش چروک میفتد  ، دهانش به حالتی باز و با چشمانی متعجب در خود فرو می رود اما ، به جهشی فکری به خود برمیگردد و 

صورت را پر از خشم و سرخی می کند ، از بینیش دود میخزید و از دهانش نعره ی گاو ! و یک پرش جانانه از روی مانع می پرد و با نگاهی حیرت آور به پشت سرش از کار خودش شگفت زده می شود 

و مدتی مکث ، انگیزه اش را در می باید و با سرعت دور می شود و به راه خود ادامه میدهد

 

شخصیت های درون گرا و بیرون گرا 

 

بعضی شخصیت ها درونگرا هستند  و سعی دارند از درون به مسائل بنگرند و فقط سکوت پیشه کنند و در درون خود به تفکر و بحث بپردازند . 

بعضی شخصیت ها برونگرا هستند و در تلاشند که خود را بیشتر بروز دهند و بتواند بیشتر خود را بروز بدهند و از علائم بیرونی برخوردار شوند.

شخصیت های درونگرا میل دراند بعضی چیز ها گفته نشود و بیشتر در دلشان بماند تا خودش بتوانند بیشتر به آن فکر کنند و در درون خودش به مطالعه آن بپردازند ، شاید بروز دادن آن را ناخوشایند تلقی می کنند و یا هر چیز دیگری که بتوان گفت : 

منبع اصلی : www.nevisha.blog.ir

دانللود پرده نمای Abominable 2019

دانلود پرده نمای The Reliant 2019

دانلود پرده نمای I See You (2019)

، ,نوشته ,تاریخ ,های ,کند ,شخصیت ,در تاریخ ,شده در ,نوشته شده ,را به ,می کند ,باران مانند گلوله ,قطرات باران مانند

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شهر ایده آل دریچه ای رو به تمدن و شهر نشینی کوثر رایانه مقداد وبلاگ سرگرمی جهانگیری فروش فایل فردا شکل امروز نیست آنلود سرا زیتونی معرفی و دانلود سریال های ترکی